در روزهای آخر اسفند/ در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را / با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند / جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی / وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
- ۰ نظر
- ۲۲ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۳۰